دگر بار به لطف خداوندگار، «باد نوروز علیرغم خزان باز آمد» آنسان که درختان به خلعت نوروزی، قبای سبز ورق، در بر گرفته و اطفال شاخ، کلاه شکوفه بر سر نهاده اند!
همدمان با دولت ایام ورد اما « غمی رسید به روی زمانه از تقدیر» که ما را گریزی و گزیری از آن نیست؛
بدان دلخوش داریم اما " که تا او نخواهد، صبا ، پرده گل نشکفاند و باد، گیسوی شمشاد نجنباند. بیحکم او، زمرد غنچه بیجاده نشود و بی صنع او لاله پر ژاله نگردد. طیران ملکی و دوران فلکی، بی خواست او نیست و جنبش ریشه، بیحکم او نیست».
از این روی، به روییدنی دوباره میاندیشیم که « گر چه رنج به جان می رسد،امید دواست».
نوبهار خجسته باد
مرکز سعدیشناسی
برچسب ها :